چكيده در اين اقدام پژوهي سعي كرديم روشهايي را بيابيم كه به ما كمك كند تا دانشآموزان در فعاليتهاي تحصيلي خود احساس توانمندي بيشتري كنند و اين را هم با مشوقهايي چون برنامهي تلاشآفرين اجرا كرديم ونتيجهي خوبي هم گرفتيم و به ساير معلمان و مديران هم توصيه ميكنيم اين برنامه انگيزشي را امتحان كنند كه اميدواريم گامي به سوي جلو باشد. ازكاستيهاي اين مقاله عدم دسترسي به منابع بيشتر درباره موضوع تحقيق بودكه دراين مورد عذر ما را پذيرا باشيد. یکی از مسایلی که من با آن مواجه شدم کاهش یادگیری دانش آموزان بود که برای رفع آن تلاش کردم. روش کار به شرح ذیل است: پس از مدتي تدريس در کلاس و بررسي سطح نمرات آنها متوجه شدم که از نظر سطح يادگيري، دانش آموزان اين کلاس در سطح پاييني هستند. روشهايي به کار بردم مثل تشويق يا گروهي کردن دانش آموزان و (شاگرد ، معلمي) ياران يادگيري که تأثير نداشت وقتي با ساير همکاران در جلسه شوراي دبيران مشورت کردم متوجه شدم که در کلاسهاي ديگر هم از نظر درسي اين کلاس سطح پاييني دارد. بنابراين با بررسيهاي انجام شده درباره سطح يادگيري و ويژگيهاي فردي و رواني دانش آموز در اين سن به اين نتيجه رسيدم که شايد بهتر باشد که خود من به عنوان معلم روش تدريس خود را عوض کنم و با توجه به مطالعات انجام شده به اين نتيجه رسيدم که يکي از بخش های کتاب درسی را به روش بارش مغزي تدريس نمايم تا شايد تاثير مثبت بر يادگيري آنها داشته باشد. بنابراين دانش آموزان را گروه بندي کرده و از اين روش تدريس که با بيان مسأله و درگير کردن آنها با مسأله درس را شروع کردم. آنها به شور و مشورت نشسته و يک نفر به نمايندگي نتيجه را بيان نمود و در پايان اظهارات گروهها نماينده کل گروه نتايج چهار گروه را بيان مي کند. پس از پايان تدريس در جلسه بعد آزموني برگزار کردم که سطح نمرات آن را با آزمون قبلي مقايسه نمودم و با مقايسه آنها به اين نتيجه رسيدم که توانستهام سطح نمرات و ميانگين نمرات آنها را تا 27/2 نمره افزايش دهم. با اين کار فهميدم که هميشه لازم نيست براي اصلاح کردن ديگران را يا روشها و کارهاي آنها را عوض کنيم. گاهي لازم است ما خود بهروز شويم و تغييراتي در رفتار، روش و تدريس خود انجام دهيم تا در نتیجهی آن انگیزش دانشآموزان برای یادگیری افزایش یابد.