بخشی از متن: نظام آموزش و پرورش نوین ایران از کودکستان ها، دبستان ها، مدارس راهنمایی، دبیرستان ها، دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی تشکیل شده است مقدمات ایجاد این نظام، از زمان تأسیس دارالفنون در سال 1268 هجری قمری و وزارت علوم در 1272 هجری قمری فراهم شد و بعد از انقلاب مشروطه به تدریج سازمان و تشکل یافت.تا زمان مشروطیت و حتی چند دهه بعد از آن، مکتب خانه های سنتی عوامل عمده ی آموزش و پرورش محسوب می شدند. بعد از تعلیمات مکتبی، خانواده های مرفه به وسیله ی معلمان خصوصی، زمینه ی آموزش بیشتر فرزندان خود را فراهم می کردند. چنین آموزشی غالباً غیر دینی بود. در این دوران تعداد معدودی مدارس جدید به وسیله ی میسیونرهای مذهبی و فرهنگ دوستان و تحصیل کرده های خارج و تعدادی نیز به وسیله ی دولت ایجاد شد. تأسیس این مدارس که برنامه های آموزشی آن ها تحت تأثیر نفوذ فرهنگ و تمدن اروپایی بود، در بنیان گرفتن آموزش و پرورش جدید سهم بسزایی داشت. در سال 1320 هجری قمری، تقریباً 17 مدرسه ی ابتدایی جدید در تهران و سایر شهرستان ها وجود داشت که آموزش و پرورش فرزندان قلیلی از شهرنشین ها و خانواده های مرفه را عهده دار بودند. انقلاب مشروطه، صدور فرمان و تدوین قانون اساسی و متمم آن در سال های 1324 و 1325 هجری قمری، زمینه ی نضج نظام آموزش و پرورش را فراهم ساخت و هم زمان با آن، تقاضاهای اجتماعی برای آموزش و پرورش افراد جامعه نیز فزونی گرفت. اصل هجدهم متمم قانون اساسی مشروطیت، تحصیل و تعلیم علوم و معارف و صنایع را (مگر آن چه شرعاً ممنوع باشد) آزاد اعلام کرد و اصل نوزدهم به تمرکز بودن آموزش و پرورش و مسئولیت دولت در تأسیس و اداره ی مدارس اشاره می کرد: «تأسیس مدارس با مخارج دولتی و ملی و تحصیل اجباری باید مطابق قانون وزارت علوم و معارف مقرر شود و تمام مدارس و مکاتب باید تحت ریاست و مراقبت وزارت علوم و معارف باشد». در سال 1298 هجری شمسی، قانون اداری وزارت معارف و به دنبال آن قانون اساسی فرهنگ تصویب و سازمان، وظایف و فعالیت های آن معین شد. در این قوانین نوع فعالیت ها و اقداماتی که می بایست در نظام آموزش و پرورش به منظور اشاعه ی فرهنگ و پرورش ذهنی و بدنی و کسب علم و دانش و تحقق سایر هدف های آموزش و پرورش صورت گیرند تعیین شدند، از آن جمله تعلیمات اجباری، تربیت معلم، اعزام محصل به خارج، تأسیس مؤسسات تحقیقی، جمع آوری آمارهای آموزشی و تأسیس کتابخانه ها، در واقع کارکردهایی است که به تدریج در آموزش و پرورش جامعه ی ما نهادی شدند. علاوه بر این ها در قانون اخیر صریحاً قید شده بود که وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) عهده دار هزینه های مدارس ابتدایی شهر و روستا خواهد بود و این هزینه ها را به موجب قانون از طریق اخذ مالیات تأمین خواهد کرد. در سال 1300 شمسی قانون تشکیل شورای عالی فرهنگ به تصویب رسید. به این شورا که نقش قانون گذار نظام آموزش و پرورش را عهده دار بود، وظایفی در زمینه ی تدوین آیین نامه ها و امور فنی مدارس از قبیل امتحانات و برنامه ها و ارزشیابی تحصیلات محول شد.